معنی مثل ریسک کردن

حل جدول

مثل ریسک کردن

دل به دریا زدن


ریسک

خطر

خطر، احتمال خطر، اقدام به کار نامعلوم

آلبومی از احسان آریا

فرهنگ فارسی هوشیار

ریسک کردن

سیجیدن (مصدر) اقدام کردن به امری که احتمال خطری در آن باشد.


چله ریسک

(اسم) چرخ ریسک


ریسک

احتمال خطر و ضرر فرانسوی سیج (اسم) خطر، اقدام به امری که احتمال خطری در آن باشد. توضیح: احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است.


مثل کردن

داستانی کردن بر سر زبانها انداختن که رستم یلی بود در سیستان منش کرده ام رستم داستان (فردوسی)

فرهنگ معین

ریسک

[فر.] (اِ.) خطر، احتمال خطر.

فارسی به عربی

ریسک

خطر، مغامره

فارسی به آلمانی

ریسک

Risiko (n), Riskieren

ترکی به فارسی

ریسک گیرمک

ریسک کردن

فرهنگ عمید

ریسک

احتمال خطر،
(اسم مصدر) [عامیانه] اقدام به کاری که نتیجۀ آن معلوم نبوده و احتمال خطر یا ضرر وجود داشته باشد،

گویش مازندرانی

ریسک

به دنبال هم – پشت سرهم

لغت نامه دهخدا

چله ریسک

چله ریسک. [چ ِل ْ ل َ / ل ِ س َ] (اِ مرکب) چرخ ریسک. چرخ ریس. پرنده ای خرد که آوازی درازدارد. قسمی پرنده که در اوائل بهار آید و آوازی بس طولانی و دراز دارد. نوعی پرنده که پیش از نوروز و دراواخر زمستان چون پروانه ٔ بهار آید و آوازی دراز و با زیر و بم بسیار دارد، و آن را چرخ ریسک و «پوستین بکن حریر بپوش » نیز گویند. و رجوع به چرخ ریسک شود.

معادل ابجد

مثل ریسک کردن

1134

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری